سیده آیساسیده آیسا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

♥ آیسا جون ♥

تیر و مرداد 93

1393/5/22 17:50
807 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر ناز و خوشگلم ...

خیلی ناراحتم از اینکه دو ماه تاخیر داشتم و نتونستم بیام و از

خاطرات و تلخ و شیرین زندگیمون برات بنویسم..

بعد از اینکه مریضیت خدارو شکر خوب شد یک هفته بعد قرار شد

از خونه ای که میشستیم نقل مکان کنیم ..

براهمین شدیدا درگیر اسباب کشی بودیم البته تو همون شهرک هستیم

با این تفاوت که یک کوچه به عقب اومدیم..

خلاصه خاله صبا اومد تا مواظب تو باشه منم بتونم به کارام برسم

خدارو شکر تو خیلی خوب بودی و تو همه کارها کمک من بودی

و همش میخواستی بهم کمک کنی عزیز دلم..

و همش میگفتی بریم خونه جدید دیگه مامان جونم اونجا خونه ماست

بریم تا من اتاقم و تمیز کنم .

سعی میکنم تا جایی که میشه جاهایی رو که رفته بودیم عکساشو

برات بزارم انشالا از این به بعد قول میدم زود به زود آپ کنم

 

حالا بریم سراغ عکسها:

 

یه روز تو ماه رمضان که با بابا و خاله صبا و عمو به دریا رفتیم

 

 

 

 

 

 

اینجا یه روز که با هم به پا رک رفته بودیم

 

 

 

 

 

 

 

اینجا یه روزیه که برای دیدن نی نی دوستم ..هستی جون رفته بودیم

 

 

 

 

 

 

 

یه روز  جمعه که خانواده بابا و خانواده مامان هر دو به دریا رفتیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یه بعداز ظهر که با هم پارک زفتیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یه روز که با هم به قصر بازی رفته بودیم

 

 

 

 

 

 

یه روز دیگه که بازم با هم به پارک رفتیم

 

 

 

 

 

 

 

 

یه روز دیگه که سه تایی به دریا رفتیم

 

 

 

 

 

 

 

عزیز دلم زمان چه زود میگذرد به همین سرعت دو ماه هم از تابستون گذشت..

 

این عمرمونه که میگذره ..

این روزها برای شادی توست که دوست دارم جاهایی بریم که تو خوش باشی..

 

نفس مامان

انقدر مدارا کردم که دیگر مدارا عادتم شده..

وقتی خیلی نرم شدی ..همه تورا خم میکنند..

تو سعی کن در زندکی نرم نباشی و با همه چیز مدارا نکنی

کمی سختگیری تو زندگی لازمه

البته اگه از اول زندگیت محکم بگیری تا آخر موفقی...

برات آرزوی خوشبختی دارم

دعای مامان همیشه پشتته .....دوست دارم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

صبا خاله ی آیسا
23 مرداد 93 19:22
عزیزه دل خاله فدات بشم دلم براتون تنگ شد چ عکسای خوشجل موشجلیییییی باتو بوووودن خیییییییییییلی خوش میگذله دوستت دارم یکی یه دونه خاله
نیلوفر/مامانه روژینا
24 مرداد 93 2:56
قربونت برم ایسا نازی. دلم برات تنگ شده بود. چه عکسهای قشنگی. هزارتا بوس برای ایسا عسل:-*:-*
مامان فرنيا
26 مرداد 93 12:24
سلام ماماني نميايي نميايي وقتي هم مياي بسيار دست پر مياي
مامان فرنيا
26 مرداد 93 15:47
خانه جديد مبارك انشالله كلي خاطره هاي خوب براتون توي اين خانه رقم بخوره
مامان فرنيا
26 مرداد 93 15:47
دريا و اب بازي و بيشتر شن بازي
مامان فرنيا
26 مرداد 93 15:49
دختر خوش تيپ خودمون هميشه زيبا و خانم
مامان فرنيا
26 مرداد 93 15:50
دريا و شن بازي، پارك دوباره دريا و شن بازي باز هم پارك حسوديم شد بهتون بخاطر دريا رفتن هاي زياد
مامانی کسرا
27 مرداد 93 23:35
اووو ببین چه خبر بوده به به کنار دریاااااااااااا چه عالیانشالله همیشه خخوب و خوش باشید و به گردش و خوش گذرونی
سمیرا مامان پرنیان
19 شهریور 93 23:51
عاشقتم فرفریه خاله