تـــــــولـد پـــــــو یا جون و اولــــــین بــــــــرف زمســــــتانی ســــــال 92
سلام دختر عزیزم
٩ بهمن تولد پویا جون بود ..از صبح برا رفتن به تولد خوشحال بودی ..همش میگفتی تولد
منه ...خلاصه بعد از طهر دو ساعت خوابیدی که برا شب خوش اخلاق باشی...بیدار که شدی
اول خوش اخلاق نبودی و همش میگفتی کجا من نمیام....ولی بعد که رفتیم به زور اومدی
خونه و اصلا لباس نمی پوشیدی که بیایم و می گفتی نمیام میخوام برقصم...قربونت برم که
آخراش انقد رقصیدی و خوشحال و شاد بودی....
.........
١٠ بهمن که پنج شنبه بود هوا خیلی سرد شده بودو از شبش برف شروع شد صبح که بیدار
شدیم همه جا سفید شده بود
ما هم قبل از اینکه ناهار خونه بابا هادی بریم با بابا و پویا جون رفتیم پارک و عکس انداختیم
اخه ما فکر کردیم برف زود قط میشه دیگه نمیدونستیم که یک هفته قراره برف بیاد..خلاصه تا
الان که سه شنبس همچنان برف میاد و قطع میشه..دیروزم که جشنواره آدم برفی بود ما سه
تایی از ساعت ٤ تا ٥ رفتیم ولی هوا خیلی سرد بود کاش صبح برده بودمت ..چون هوا یکم
بهتر بود...
الهی قربونت برم که عاشق برف شدی و هر وقت میریم بیرون دلت نمیخواد بیای خونه
این روز اولی که برف اومده بود
...............
اینجا دو روز بعده
که بابای آیناز همسایمون آدم برفی درست کرد...
تو هم باهاش عکس گرفتی و خیلی دوسش داری هر روز بهش سر میزنی و شبا
هم بهش شب بخیر میگی...و از پنجره مدام نگاش می کنی
اینم عکسهای جشنواره که در پارک ملت برگزار شد...
.
.
.
زمانی در گوشه ای از دفترم نوشته بودم......
تنهائی را دوست دارم چون بی وفا نیست
تنهائی را دوست دارم چون تجربه اش کرده ام
تنهائی رادوست دارم چون عشق دروغین درآن نیست
تنهائی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست
تنهائی رادوست دارم چون در خلوت وتنهائیم در انتظار خواهم گریست
وهیچ کس اشکهایم را نمیبیند
====================
اما از روزی که تو اومدی نوشتم
ازتنهائی بیزارم چون تنهائی یاد آور لحظات تلخ است ...........
از تنهائی بیزارم چون به تو وابسته ام..........................
ازتنهائی بیزارم چون با تو بودن راتجربه کرده ام...........
از تنهائی بیزارم چون خداوندهیچ انسانی را تنها نیافرید..........
از تنهائی بیزارم چون خداوند تو رابرایم فرستاد تا تنها نباشم...........
از تنهائی بیزارم زیرا هر وقت تنهائی گریه کنم دستهای مهربانت رابرای پاک کردن
اشکهایم به سویم می آوری......
از تنهائی بیزارم چون شیرین ترین لحظاتم باتوبودن است......
پس بگذار همیشه با تو باشم...........
برایم بمان و
تنهام نذار.