عروسک پارتی
سلام دختر گلم یکشنبه 93.8.25 صبح که از خواب پاشدی گفتی مامان میخوام برا عروسکام جشن بگیرم...من خندیدم گفتی یه کیک تولد براشون درست کن دیگه ..منم تا کارامو کردم بعد از ناهار برات یه کیک درست کردم و وقتی از خواب بیدار شدی با عروسکات رفتی مهمونی..و کلی براشون رقصیدی و میگفتی شمع بزار رو کیک آخه عروسکام که نمیتونن فوت کنن من مامانشونم خودم به جاشون فوت میکنم...البته به طور اتفاقی تو این روز ماهگردتم بود که تو ناناز مامان سه سال و سه ماهه شدی ... اینم روایت تصویری از پارتی عروسکای آیسا جون و عروسک خوشکل مامان ...