آیسا دختر نازم
تا الان که یک سال و نیم داری چندین بار مریض شدی ولی زود
خوب میشدی.ولی این بار فر ق می کرد...
یه روز صبح که از خواب بیدار شدی دیدم تب داری اونروز فقط
بهت دارو دادم ولی تا فرداشم هنوز خوب نشدی خاله صبا
داشت میومد پیش ما . من با عجله تورو دکتر بردم اونجا خیلی
بیقراری میکردی و همش گریه ...وقتی رفتیم تو مطب گفت
چهل درجه تب داری و گوشت عفونت کرده بود.یک ساعت
گفتن باید بستری شی تا تبت بیاد پایین.اومدیم خونه چهارروز
تب داشتی اونروز منم مریض شدم .
به خاطرت خیلی ناراحت بودم پنجمین روز مامان فریبا گفت
ببرش دکتر منو خاله تورو دوباره دکتر بردیم.
بارون شدیدی می یومد دکتر گفت گوشت خوب شده ولی
توی کامت یک آفت ویروسی زده که باعث تب شده ..
پنج روز گذشت و تو بهتر شدی ان شاالله که هیچ وقت
مریض نشی ..
از طرفی مریضیت با دندون دراوردنت یکی شده بود و
تو نفسم کلی اذیت شدی..
اینجا تبت بالاست با وجود اینکه زمستونه مجبور شدم لباساتو
کم تنت کنم
اینجا خاله صبا سرگرمت کرده اگه اون نبود دوره مریضی برات
سخت تر بود